سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Alijo0on

چت روم علی جون بشتابید

مکانی مناسب برای شما عزیزان همه شما باید این رو چت روم آباد کنید به

 همه ی دوستان خود بگید بیان اینجا جای خوبی هنوز که راه نیوفتاده اما

به یاری شما راه میوفته همه بیاید یه جا جمع بشیم  هرکی می خواد

از پیوند روزانه  وارد  چت روم بشه.


لطفا بی تربیتی نکنید ممنون از شما عزیزان
 
چت روم علی جون با شلوغ شدن چت روم نیاز به مستر هست اگه کسی آمادگی داره یا علی

نوشته شده در سه شنبه 89/7/27ساعت 10:5 عصر توسط ali نظرات ( ) | |



عجیب حرکت می کنههههههههههههههههههههههههههههههههههه ............................



وااااااا این چی؟؟؟!!!!!!!!!


ماشالله.................................


اخی عزیزم..........................................!!!



عجیب............................



اینو راست میگن...................................................



این طوری که معلوم فردا پس فردا ایران میشه افغانستان تعداد افغان ها با ایرانی ها برابر است ههههههههههههههههههههههه


ما هم مثل این ها خوابیم همیشههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه هههههههههههههههههههههههههههههههههه



کاش همه باهم دوست بودیم مثل سگ و گربه...........................



ای خداااااااااااااااااااااااااااا......................




نوشته شده در یکشنبه 89/7/25ساعت 5:30 عصر توسط ali نظرات ( ) | |

اگر نمی تونی کپی نکن!

 

از یک استاد سخنور دعوت به عمل آمد که در جمع مدیران ارشد یک سازمان ایراد سخن نماید. محور سخنرانی در خصوص مسائل انگیزشی و چگونگی ارتقاء سطح روحیه کارکنان دور می زد.
استاد شروع به سخن نمود و پس از مدتی که توجه حضار کاملا به گفته هایش جلب شده بود، چنین گفت: "آری دوستان، من بهترین سالهای زندگی را در آغوش زنی گذراندم که همسرم نبود!"
ناگهان سکوت شوک برانگیزی جمع حضار را فرا گرفت! استاد وقتی تعجب آنان را دید، پس از کمی مکث ادامه داد: "آن زن، مادرم بود!"
حاضران شروع به خندیدن کردند و استاد سخنان خود را ادامه داد...

 

تقریبا یک هفته از آن قضیه گذشت تا این که یکی از مدیران ارشد همان سازمان به همراه همسرش به یک میهمانی نیمه رسمی دعوت شد. آن مدیر از جمله افراد پرکار و تلاشگر سازمان بود که همیشه سرش شلوغ بود.
او خواست که خودی نشان داده و در جمع دوستان و آشنایان با بازگو کردن همان لطیفه، محفل را بیشتر گرم کند. لذا با صدای بلند گفت: "آری، من بهترین سالهای زندگی خود را در آغوش زنی گذرانده ام که همسرم نبود!"
همان طور که انتظار می رفت سکوت توام با شک همه را فرا گرفت و طبیعتا همسرش نیز در اوج خشم و حسادت به سر می برد. مدیر که وقت را مناسب دید،‌ خواست لطیفه را ادامه دهد، اما از بد حادثه، چیزی به خاطرش نیامد و هر چه زمان گذشت، سوءظن میهمانان نسبت به او بیشتر شد، تا اینکه به ناچار گفت: "راستش دوستان، هر چه فکر می کنم، نمی تونم به خاطر بیارم آن خانم که بود!"

 

نتیجه اخلاقی:
Don"t Copy If You Can"t Paste

نوشته شده در شنبه 89/7/24ساعت 9:38 عصر توسط ali نظرات ( ) | |

پسر بودن یعنی چه؟

 

پسر بودن یعنی برو چند تا نون بخر

پسر بودن یعنی هی شماره دادن و هی منتظر زنگ بودن
پسر بودن یعنی بد و بیراه گفتن به دخترایی که تحویلشون نمی گیرن
پسر بودن یعنی کادو خریدن برای جی اف
پسر بودن یعنی تا کی مفت خوری می کنی
پسر بودن یعنی پس کی دفترچه آماده به خدمت می گیری
پسر بودن یعنی به زور سیکل داشتن
پسر بودن یعنی بابا پس کی میری برام خاستگاری
پسر بودن یعنی مثل خر حمالی کردن
پسر بودن یعنی جوراباتو در بیار حالم به هم خورد
پسر بودن یعنی چرا کار نمیکنی ... جون بکن دیگه
پسر بودن یعنی ببخشین ماشین و خونه هم دارین که ...
پسر بودن یعنی همه مواقع مرد خونه هستی، حتی موقع دزد اومدن
پسربودن یعنی عمراً عزیز دل بابا باشی
پسر بودن یعنی در اول جوونی سربازی در انتظارته
پسربودن یعنی هرروز یک شکست عشقی خوردن
پسر بودن یعنی همه میرن مسافرت و تو باید بمونی و خونه رو بپایی
و اما پسر بودن یعنی هزار بدبختی دیگه...

نوشته شده در شنبه 89/7/24ساعت 9:38 عصر توسط ali نظرات ( ) | |





دختر بودن یعنی ...

 


دختر بودن یعنی تمام عمر پای آینه بودن!
دختر بودن یعنی پنکک زدن به جای صورت شستن!
دختر بودن یعنی کله قند و لی لی لی لی ...
دختر بودن یعنی پس این چایی چی شد؟؟!
دختر بودن یعنی الگوی خیاطی وسط مجله های درپیت
دختر بودن یعنی همونی باشی که مادر و خاله و عمه ت هستن
دختر بودن یعنی انتظار خاستگار مایه دار!
دختر بودن یعنی چرا خونه اونقد کثیفه ؟؟!
دختر بودن یعنی دخترو چه به رانندگی؟
دختر بودن یعنی باید فیلم مورد علاقه تو ول کنی پاشی چایی بریزی!
دختر بودن یعنی نخواستن و خواسته شدن!
دختر بودن یعنی حق هر چیزی رو فقط وقتی داری که تو عقدنامه نوشته باشه!

 

دختر بودن یعنی شنیدی شوهر سیمین واسه ش یه سرویس طلا خریده 12 میلیون؟

 

دختر بودن یعنی ببخشید میشه جزوه تونو ببینم؟!
دختر بودن یعنی به به خانوم خوشگل....هزار ماشالااااااا...
دختر بودن یعنی برو تو ، دم در وای نستا!
دختر بودن یعنی لباست 4 متر و نیم پارچه ببره!
دختر بودن یعنی خوب به سلامتی لیسانس هم که گرفتی دیگه باید شوهرت بدیم!
دختر بودن یعنی کجا داری میری؟!
دختر بودن یعنی تو نمیخواد بری اونجا ، من خودم میرم!
دختر بودن یعنی کی بود بهت زنگ زد؟! با کی حرف میزدی؟!
دختر بودن یعنی خیلی خودسر شدی!
دختر بودن یعنی اجازه گرفتن واسه هرچی ، حتی نفس کشیدن!

نوشته شده در شنبه 89/7/24ساعت 9:38 عصر توسط ali نظرات ( ) | |

خدایا پس چرا من زن ندارم؟
زنی زیبا و سیمین‌تن ندارم؟
دوتا زن دارد این همسایه ما
همان یک‌دانه را هم من ندارم
آژانس ملکی امشب گفت با من:
مجرد بهر تو مسکن ندارم
چه خاکی بر سرم باید بریزم؟
من بیچاره آخر زن ندارم!
خداوندا تو ستارالعیوبی
و بر این نکته سوء‌ظن ندارم
شدم خسته دگر از حرف مردم
تو می‌دانی دل از آهن ندارم
تجرد ظاهرا عیب بزرگی‌است
من عیب دیگری اصلا ندارم!
خودم می‌دانم این "اصلا" غلط بود
در اینجا قافیه لیکن ندارم
تو عیبم را بپوش و هدیه‌ای ده
خبر داری نیکول کیدمن ندارم؟
اگر او را فرستی دیگر از تو
گلایه قد یک ارزن ندارم!

نوشته شده در شنبه 89/7/24ساعت 9:38 عصر توسط ali نظرات ( ) | |

واستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه.

ناز و لفت و لیس رو بذارید کنار.

در معرض دید باشید، گذشت اون زمان که میگفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سایه می رنجم.

سن ازدواج رو بیارین پایین، همون ?? یا ?? خوبه. بالاتر که برین همچین بگی نگی از دهن می افتین.

تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج کنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بکشید.

دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون کنید، یه وقت کتابشو دور گردنتون آویزون نکنید که گردن لطیفتون کج می شه.

پسر های فامیل بهترین و در دسترس ترین طعمه ها هستند، رو هوا بقاپیدشون.

رو شکل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، هستن دچار مشکل…!!

توی اجتماع بر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بی بی عذرا نشست و برخاست کنید، همینا هستن که شادوماد می سازن واستون.

یه کم به خودتون برسید، منظورم آرایش و
برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و کرم شب و روز و ماسک خیار و فر
مژه و خط لب و خط چشم و… نیست. حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید.

در پوشش دقت کنید، لباس چسب و کوتاه
فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می کنه، یه پوشش سنگین و اندکی رنگین با
حفظ معیارهای دوماد پسند بهترینه.

مهمون که میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی کنید، خلاصه یه چشمه بیاین که بعله ما هم هستیم.

سعی کنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر
بباره که مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد که دخترم قربونش
برم اینجوریه و اونجوریه…

تا مامانه و باباهه می گن دخترمون دیگه
وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید، در حرکات و سکناتتون این
نظر رو تایید کنید و دنبالشو بگیرید.

بالاخره اگه خدای نکرده می خواین جزو
اون یک میلیون و هفت صد هزار دختر بی شوهر نباشید هر چی دارید، رو کنید،
منظورم اعضا و جوارحتون نیست منظورم کمالات و هنر مندیاتتونه.

و اینو بگم که از هیچ دوره زندگیتون به
اندازه وقتی که با نامزد محبوبتون زیر سایه درخت توی یه پارک خلوت دارید
معاشقه می کنید لذت نخواهید برد، حالا به بعدنش کارندارم.

اگه کسیرو دوسش دارین برین خواستگاریش ( نکته:این کار ریسکش خیلی بالاس اگه شازده بگه نه سوجه خنده ?سال فامیلاتون ردیفه )

حداقل یه ??? داشته باشین که طرف به خاطر ماشین هم که شده بیاد ?تا بشین بده ? ماه ? تا بشین.

اون یارو که با اسب سفید میادوبی خیال شین.

و آخرین توصیه اینکه عوض اینکه توی
جریانات عشقی خیابونی و زودگذر غرق بشید و مثل کبک سرتونو زیر برف کنید یه
خورده به فکر زندگی آینده تون بشید و اینقدر از این دست به اون دست نرید
چون کثیف می شید، می پکید


نوشته شده در شنبه 89/7/24ساعت 9:17 عصر توسط ali نظرات ( ) | |

سلام به همه ی تاجی یا
الان تو یجاتون عروسی بزرگی گرفتید البته مهمون ویژه این عروسی داوران این بازی هستن.
دیگه شاخ بازی در نیارید بگید که ما پرسپولیس رو مردونه بردیم خدایش زشته گل تیم ما رو هم نمی گیرند اگه اون گل رو می گرفت الان نتیجه یه چیز دیگه بود زشته اینقدر بدبختی واقعا براتون دعا می کنم اصلا جنبشو ندارید فعلا تا دیدار برگشت وقت زیادی هست.
پرسپولیس و بازی برگشت ببین تاجی یا برد ندیده تو استادیوم هم  که صداتون در نمی یومد همیشه این بوده و هست (پرسپولیس سرور استقلال)

این منم ..............


اینم داور عوضی بازی دربی ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بر همه وجودت ...


نوشته شده در جمعه 89/7/23ساعت 9:33 عصر توسط ali نظرات ( ) | |

(((عذاب)))
حالا که امید بودن تو در کنارم داره می میره
منم و گریه ممتد نصف شبم دوباره دلم می گیره
حالا که نیستی و بغض گلومو گرفته
چه جوری بشکنمش

بیا و ببین دقیقه هایی که نیستی اونقده دلگیره، که داره از غصه می میره

عذابم میده این جای، خالی زجرم میده این خاطراتو،
فکرم بی تو داغون و خسته اس، کاش بره از یادم اون صداتو

عذابم میده این جای خالی، زجرم میده این خاطراتو،
فکرم بی تو داغون و خسته اس، کاش بره از یادم اون صداتو

عذابم میده، عذابم میده، عذابم میده، عذابم میده

منمو این جای خالی که بی تو هیچوقت پر نمیشه
منمو این عکس کهنه که از گریه ام دلخور نمیشه
منمو این حالو روزی که بی تو تعریفی نداره
منمو این جسم توخالی که بی تو هی کم میاره

عذابم میده این جای خالی، زجرم میده این خاطراتو،
فکرم بی تو داغون و خسته اس، کاش بره از یادم اون صداتو

عذابم میده این جای خالی، زجرم میده این خاطراتو،
فکرم بی تو داغون و خسته اس، کاش بره از یادم اون صداتو

عذابم میده، عذابم میده، عذابم میده، عذابم میده

من خوابتو می بینم میگم شاید وقتش رسیده…
بی خوابی می شینه توی چشمام مهلت نمی ده
دوباره هیشکی تو شعرام حرفی واسه گفتن نداره
دوباره نیستی و بغض گلومو می گیره باز کم میارم
حالا که امید بودن تو در کنارم
داره می میره

منم و گریه ممتد نصف شبم دوباره دلم می گیره


محسن



((( بمون )))

کاشکه تو رو
سرنوشت ازم نگیره
میترسه دلم
بعد رفتنت بمیره

اگه خاطره هام یادم میارن
تو رو
لااقل از تو خاطره هام نرو
کی مثل من
واسه تو
قلب شکستش میزنه
آخه کی
واسه تو
مثله منه؟

بمون
دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتنه تو میکشه
لحظه هام تباهه بی تو
زندگیم سیاهه بی تو
نمیتونم

بمون
دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتنه تو میکشه
لحظه هام تباهه بی تو
زندگیم سیاهه بی تو
نمیتونم

کاشکه تو رو
سرنوشت ازم نگیره
میترسه دلم
بعد رفتنت بمیره

اگه خاطره هام یادم میارن
تو رو
لااقل از تو خاطره هام نرو
کی مثل من
واسه تو
قلب شکستش میزنه
آخه کی
واسه تو
مثله منه؟

بمون
دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتنه تو میکشه
لحظه هام تباهه بی تو
زندگیم سیاهه بی تو
نمیتونم





((( حافظه ی ضعیف )))

خوب به خودت نگاه کن
ببین چی داری از من
جز این که صد تا دنیا
فاصله داری از من
فاصلمون یه دنیاست
پس انتها نداره
ما ماله هم نمیشیم
تو روزو من ستاره

نه قلب تو پابنده منه
نه فکرمی همیشه
بیا به هم دروغ نگیم که اینجوری حل نمیشه
نه یاد من مونده نه تو
که قلبه کی نحیفه
واسه همم بیشتر از این حافظمون ضعیفه
مهم نبود از اول
که آخرش چی میشه
نگفته ها زیاده
اما این آخریشه
هر کی میخواد میتونه
تو قلبه تو بشینه
خوب به خودت نگاه کن
فرق منو تو اینه


نه قلب تو پابنده منه
نه فکرمی همیشه
بیا به هم دروغ نگیم که اینجوری حل نمیشه
نه یاد من مونده نه تو
که قلبه کی نحیفه
واسه همم بیشتر از این حافظمون ضعیفه





(((رگ خواب )))

رگ خواب این دل
تو دست تو بوده
ترک های قلبم
شکست تو بوده

منو با یه لبخند
به ابرا کشوندی
با یک قطره اشکت
به آتیش نشوندی
مدارا نکردی
با دلواپسیم و
ندیده گرفتی
غم بی کسیم و
با این آرزویی
که بی تو محاله
یه شب خواب آروم
فقط یک خیاله
چقدر حیفه این عشق

همینجور هدر شه
یکی از من و تو
بره در به در شه
بره در به در شه
باید سر کنم با همین جای خالی
حالا تو نبودم بگو در چه حالی
مدارا نکردی
با دلواپسیم و
ندیده گرفتی
غم بی کسیم و
با این آرزویی
که بی تو محاله
یه شب خواب آروم
فقط یک خیاله




((( آدم ها )))

آدما کلا دو دسته ان ، یا زرنگن یا ساده
ساده ها واسه زرنگا ، سوژه ی سوء استفاده
یکی ساده اس مثل من ، همش فکر
دیگرون
یکی زرنگ مثل تو ، تو نخ کندن از این او اون ، تو نخ کندن از این و اون
یه آسمون آبی ، سقف اتاق منه
شبای من پر خورشید ، مثل روزام روشنه
یه آسمون آبی ، سقف اتاق منه
شبای من پر خورشید ، مثل روزام روشنه
آی ساده ها ، زرنگا ، که با هم قهرین همیشه
دنیا بدون خنده ، شوخی سرش نمیشه
فکر یه لقمه نونیم ، فکر کرایه خونه
بابا اونی که اون بالاس ، روزی رو می رسونه ، خودش روزی رسونه
یه آسمون آبی ، سقف اتاق منه
یه آسمون آبی ، سقف اتاق منه
شبای من پر خورشید ، مثل روزام روشنه

یه آسمون آبی ، سقف اتاق منه
شبای من پر خورشید ، مثل روزام روشنه

یه آسمون آبی ، سقف اتاق منه
شبای من پر خورشید ، مثل روزام روشنه

یه آسمون آبی ، سقف اتاق منه
شبای من پر خورشید ، مثل روزام روشنه

آدما کلا دو دسته ان ، یا زرنگن یا ساده
ساده ها واسه زرنگا


((( من تو رو کم دارم )))

بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو دل دیوونمو
اگه یه روزی برسه من و تو قدر همو بدونیم ، یا که تو لحظه های سخت کنار هم بمونیم
اگه ترکم می کنی نگو کارسر نوشته
، یه روز اگه لج نکنیم دنیا مثل بهشته
بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو دل دیوونمو
بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو دل دیوونمو ، دل
دیوونمو....

کافیه از تو قلبت این کینه رو بندازی دور ، اونوقت دیگه مال همیم ، چشم حسودامون
کور
چرا میگی خوشبختی دنبال دیگرونه ، چرا راه دور بریم ، عشق کنارمونه

بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو دل دیوونمو
بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو...
اگه یه روزی برسه من و تو قدر همو بدونیم ، یا که تو لحظه های سخت کنار هم بمونیم
اگه ترکم می کنی نگو کارسر نوشته ، یه روز اگه لج
نکنیم دنیا مثل بهشته

تو که هر چی گفتی گفتم چشم ، باشه ، قبوله ، تو هم بزن غرورت و بشکن مگه شاخ غوله
بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو دل دیوونمو
بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من
تورو کم دارم و تو دل دیوونمو ، دل دیوونمو ...

((( سکوت )))


روزای سخت نبودن با تو
خلا امیدو تجربه کردم
داغ دلم که بی تو تازه میشد
همنفسم شد سایه ی سردم
تو رو میدیدم از اونوره ابرا
که میخوای سر سری از من رد شی
آسمونو بی تو خط خطی کردم
چجوری میتونی انقده بد شی
سکوته قلبتو بشکنو برگرد
نذار این فاصله بیشتر از این شه
نمیخوام مثل گذشته که رفتی
دوباره آخره قصه همین شه
روزای سخت نبودن با تو

دوره نبودنت رو خط کشیدم
تازه میفهمم اشتباهم این بود
چهره ی عشقمو غلط کشیدم
عشق تو دارو نداره دلم بود
اومدی دارو نداره دلم رو بردی
بیا سکوت قلبت رو بشکنو برگرد
که هنوزم تو دل من نمردی
که هنوزم تو دل من نمردی
سکوته قلبتو بشکنو برگرد
نذار این فاصله بیشتر از این شه
نمیخوام مثل گذشته که رفتی
دوباره آخره قصه همین شه




((( نباشی )))

نباشی کل این دنیا
واسم قد یه تابوته
نبودت مثله کبریتو
دلم انباره باروته

نباشی کل این دنیا
واسم قد یه تابوته
نبودت مثله کبریتو
دلم انباره باروته

نباشی روزه تاریکم
یه اقیانوسه آتیشه
تموم غصه ی دنیا تو
قلبم ته نشین میشه
دنــــــــیا رو بی تو
نمیخوام یه لحظه
دنیا بی چشمات
یه دروغه محضه
دنیا رو بی تو
نمیخوام یه لحظه
دنیا بی چشمات
یه دروغه محضه

نباشی هر شبو هر روز
همش
حیرون و آوارم
با فکرت زنده میمونم
تا وقتی که نفس دارم
تا وقتی که نبودت تو یه روز کاری بده دستم
بمون تا آخره دنیا
بمونی تا تهش هستم
دنیا رو بی تو
نمیخوام یه لحظه
دنیا بی چشمات
یه دروغه محضه

دنیا رو بی تو
نمیخوام یه لحظه
دنیا بی چشمات
یه دروغه محضه

نظر یادتون نره !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


نوشته شده در پنج شنبه 89/7/22ساعت 12:0 صبح توسط ali نظرات ( ) | |



الو! سلام


-: سلام علیکم! بفرمایید.


ببخشید با خدا کار داشتم، می خواستم با خودشون صحبت کنم.


-: خودم هستم، باز چی شده بنده من؟


-: اِ… چه حافظه ای ماشا الله. چه زود منو شناختید.


-: من هیچ کس را فراموش نمیکنم. هیچکس.


-: ببخشید خدا جونم! کارم یه خورده طول می کشه وقت دارین؟


- بگو! همه حرفات رو می شنوم.


-: خدا جونم؟!


-: بگو جانم!


-: یه خواهش دارم.


-: بگو عزیزم.


-: ببین خدا! می دونی! می خوام بدونم وقتی باهات حرف می زنم و درد دل می کنم


صدامو می شنوی یا نه.


اصلاً می خوام هر وقت دعا می کنم، دعامو بشنوی. به حرفم گوش بدی.


می دونی! همین که بدونم یکی حرفم رو می شنوی برام کافیه.


-: من که بارها گفتم ادعونی استجب لکم.


تو هر دفعه منو صدا کنی جوابت رو میدم.


هر موقع منو صدا کنی میام و پای درد دلت می شینم و باهات حرف می زنم. اما وقتی اینقدر این گوش تو هر صدایی و هر سخنی رو شنیده و سنگین شده که صدای منو نمی شنوه، تقصیر من نیست.


-: واقعاً حرفام رو می شنوی؟!


-: واقعاً حرفات رو می شنوم.


-: ببین خدا! تو از همه چیز با خبری. همه چیز رو می دونی، مگه نه؟


-: بله!


-: از حاجتم، از نامه نا نوشتم، از حرف نگفتم، از وضع دنیام، از آخرتم، از ظاهرم، از


چیزی که تو دل دارم، … از همش خبر داری؟


-: آره همش رو می دونم


-: هق هق گریه هام رو می بینی؟


وقتی از بیچارگی و درموندگیم پیشت شکایت می کنم، حرفام رو می شنوی؟


وقتی از همه جا درمونده می شم و طرف تو میام، می فهمی که میام؟


صدای در زدنام رو می شنوی؟


-: بله بنده ام. می بینم. می شنوم. می فهمم. مگه نشنیدی ان الله بصیر بالعباد. مگه


نشنیدی ان الله سمیع الدعاء


-: می دونم. اما من…


-: هر جا که بری بازم بنده منی. اما از بس که باور نمی کنی که همشو می بینم و می شنوم اینقدر دل منو می شکونی.


-: الهی بمیرم!


-: بارها شده گفتم نرو. نفهمیدی! رفتی! هی دنبالت اومدم! به ملائک گفتم مبادا چیزی


بنویسینا صبر کنید تا لحظه آخر. بر می گرده ؛ "مهدی" اون عمل رو انجام نمی ده. "مهدی" اون حرف رو نمی زنه. "مهدی" اون …


هر چی ملائک گفتن بار الها ! این بنده سابقه داره. دفعه اولش نیست. اما گفتم: نه شاید


این دفعه عوض شده باشه. صبر کنید. چیزی ننویسید.


و اونا هم با من منتظر نشستن تا ببینن تو عوض شدی.


هی صدات زدم. گفتم: "مهدی" نرو. اما تو رفتی. گفتم: "مهدی" نزن. اما تو زدی. گفتم: "مهدی"


نکن. اما تو کردی. اخر سر منو پیش ملائک سر افکنده کردی. ملائک گفتن: بار الها! بازم "مهدی" عوض نشد.


-: شرمنده ام.


-: هر دفعه همین حرف رو می زنی. هر دفعه هم می بخشمت. هر دفعه هم به روم سیلی می زنی.


-: شرمندتم . با وجود همه محبتی که بهم داری سرم زیره. با اینکه خیلی بدم اما تو خیلی خوبی.


به جون خودم می دونم که اگه یکی از این نعمتهایی رو که بهم دادی بخاطر این همه کفر


و ناشکریایی که می کنم ازم بگیری، کسی نمی تونه اون رو دوباره بهم بده.


به جون خودم می دونم اگر عزتی رو که تو چشم مردم بهم دادی و خوب می دونم که


لایق این عزت نیستم، اگه ثانیه ای از من بگیری تو همون یک ثانیه کسی دیگه حاضر


نیست بهم نگاه کنه. چه برسه به اینکه من رو به عنوان دوست، همراز و حتی فرزند


قبول کنه.


اگه بگیری کی می تونه اون عزت رو به من بر گردونه؟! می دونم که جز خودت هیچ کس.


خدا جونم! از روز برام روشن تره که جز تو پناهی ندارم. هر جا برم، به هر راهی برم،


به هر جا و مقامی برسم. باز اخر راه که رسیدم و دستم رو خالی دیدم تو رو صدا می کنم.


خیلی می ترسم یه روزی پیمونه گناه من سر بره و خشمت بگیره.


خیلی می ترسم که بگی به این بنده هر چی فرصت دادم آدم نشده.


خیلی می ترسم از لحظه ای که بخوای از من رو برگردونی.


خدا جونم! می دونم اینقدر نافرمانی و سرکشی کردم که لیاقت مهر تو رو ندارم.


اما…


اما بخشش صفتیه که فقط در خور شأن و مقام توست.


-: دلمو می شکنی. غم رو دلم میاری. غصه دارم می کنی. بعد می گی غلط کردم؟!


می دونی! هر بار که میای دلم نمیاد دست رد تو سینت بزارم؟!


 


چشمای اشک بارونت رو که می بینم از خودم خجالت می کشم که در رو بروت باز نکنم.


هر دفعه با روی گشاده در رو باز می کنم و به استقبالت میام به امید اینکه ایندفعه، دفعه دیگه رو درست می شی


اما تو میای نمک می خوری و نمک دون می شکنی


 


-: می دونم که با مدبر قرار دادن نفسم به خودم ستم کردم. اما خدایا! وای بر من اگر تو من رو نبخشی. خدایا! تو زندگیم این همه به من نیکی کردی من چطور می تونم باور کنم


که + لحظه مرگ ، منو تنها بزرای و خوبی خودت رو از من دریغ کنی!!! +


 


::: ما انسانها باید از خدا و قیامت بترسیم چون لحظه ای است که دیگه یار و یاوری مثل خدا نداریم . دقت کنید ، فکر کنید ، تمام بدنتون میلرزه وقتی فقط فکر می کنید که خدا باهاتون نیست بعد از مرگ RN :::


امیدوارم تو این دنیا بتونید از پس شیطان بر آیید تا جلو خدا رو سفید باشید البته با کمک خودش


نوشته شده در چهارشنبه 89/7/21ساعت 5:47 عصر توسط ali نظرات ( ) | |

   1   2      >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ